تعیین شاخص حجم کار و برآورد تعداد سرمایه انسانی در نظام سلامت: مطالعه مروری روایتی

نوع مقاله : مروری

نویسندگان

مرکز تحقیقات مدیریت سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج)، تهران، ایران

چکیده

زمینه و هدف: نظام سلامت با توجه به گستردگی خدمات، نیازمند تربیت و توزیع مناسب سرمایه انسانی است چرا که هرگونه ناترازی در توزیع نیروی انسانی، کمبود و یا جذب بیش از اندازه کادر درمان را به دنبال خواهد داشت؛ لذا هدف از انجام این مطالعه مروری، تحلیل مدل شاخص حجم کار و تعیین تعداد سرمایه انسانی مورد نیاز بر اساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی است.
روش‌ها: این مطالعه یک پژوهش مروری، از نوع روایی است. جامعه آماری شامل اسناد در دسترس در مورد تعیین شاخص حجم کار در بازه زمانی از ماه ژانویه 2003 تا آوریل 2023 بود. روش نمونه ­گیری به صورت سرشماری با ابزار بررسی اسناد مرتبط با موضوع؛ تعیین شاخص حجم کار انجام شد. روایی پژوهش از طریق جستجو در پایگاه‌های معتبر علمی فارسی و انگلیسی‌زبان از جمله: Google Scholar IranMedex, Magiran, Scopus, PubMed صورت گرفت. جهت تعیین پایایی نیز از مطالعه تطبیقی اسناد استفاده شد. روش جستجو، شامل کلید‌واژه‌های Human resource planning Health System, University of Medical Sciences, Workload, Wisn, Workload Indicator Staffing Need, و معادل فارسی آن­ها؛ شاخص تعیین حجم کار، حجم کار، نظام سلامت، دانشگاه علوم پزشکی، برنامه­ ریزی نیروی انسانی کارکنان است.
یافته‌ها: پس از دسته بندی و بررسی اسناد مرتبط با موضوع  مطالعه در سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا، یافته ­های پژوهش حاکی از این بود که کلیدی ­ترین عامل موفقیت در برآورد دقیق میزان تقاضا و عرضه نیروی انسانی نظام سلامت؛ سیاست‌گذاری صحیح در سطوح ستادی و اتخاذ رویکرد علمی-اجرایی بهنگام و مبتنی بر تعریف دقیق فرایندهای شغلی است. یافته‌های مطالعه حاضر با توجه به اسناد و مقالات و مقایسه عناصر مشترک بین آن­ها و همچنین با استفاده از شاخص تعیین حجم کار سازمان بهداشت جهانی بیانگر آن بود که 48 مؤلفه مدیریتی و 13 مولفه فنی تقسیم و سپس مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه‌گیری: بسیاری از دانشگاه‌های علوم پزشکی داخل کشور از الگو و شاخص مشخصی برای برآورد صحیح تعداد و محاسبه حجم کار کارکنان خود استفاده نمی‌کنند. بر همین اساس بیشتر دانشگاه‌های علوم پزشکی، برای مقابله‌ با حجم کاری بالا و برآورد تعداد مورد نیاز کارکنان کماکان از الگوهای قدیمی و ذهنی استفاده کرده و فاقد یک الگوی سیستمی هستند. در این راستا اهتمام به اجرای الگوی دو بُعدی مدیریتی-سیاست‌گذاری در سطوح مدیران ارشد و انجام اقدامات علمی-اجرایی متناسب با شرایط و فرهنگ سازمانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

کلیدواژه‌ها