زمینه و هدف: اقدام به خودکشی و خودزنی به عنوان یکی از ناخوشایندترین حوادث روانی و اجتماعی در نوجوانان و جوانان شناخته میشود که ممکن است در برخی از شرایط اجتماعی به معضلی مهم تبدیل شود؛ از اینرو پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش راهبردهای تنظیم هیجان در اختلالات هیجانی سربازان با سابقه اقدام به خودکشی انجام شد.
روشها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است؛ جامعه مورد مطالعه تمام سربازانی بودند که بین سالهای 95 تا 96 (از مرداد 95 تا آبان 96) در سه مرکز نظامی ارتش (زنجان، قزوین و تهران) خدمت میکردند و سابقه رفتارهای خودآسیبی داشتند. تعداد 92 نفر از این سربازان که حداقل یکبار رفتارهای خودآسیبی در قالب جرح خویشتن و مصرف مواد (دارو) داشتند، بصورت سرشماری وارد مطالعه شدند. دادهها با استفاده از نسخه کامپیوتری آزمون چند محوری بالینی میلون3 و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان جمع آوری شدند.
یافتهها: تعداد 92 سرباز با میانگین سنی 7/5±19/33 سال، و میانگین طول خدمت 4/9±14/5 ماه حضور داشتند. بیش از 71% از آنها زیر دیپلم تا دیپلم بودند. نتایج حاصل از رگرسیون گامبهگام نشان داد که راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان میتوانند بطور معنیداری بخشی از واریانس اختلال شخصیت افسرده (R2=0.11) و اضطراب (R2=0.11) را در سربازان با سابقه رفتارهای خودآسیبی پیشبینی و تبیین کنند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان میتواند اختلالات هیجانی در سربازان با سابقه رفتارهای خودآسیبی را پیش بینی کند. لذا در جهت پیشگیری از برخی اقدامات ناخوشایند در این افراد می تواند موثر باشد.