در کلیه انفجارهای هستهای دو عامل وجود دارد که نیروهای انسانی را اعم از نظامی و غیر نظامی در معرض تهدید قرار میدهد، یکی موج انفجار اولیه و دیگری پرتوهای رادیواکتیو شامل پرتوهای آلفا، بتا و گاما میباشند. بررسی آثار بیولوژیک هر یک از این پرتوها، مورد توجه پژوهشگران متعددی بوده است بطوریکه تاریخچه این پژوهشها به زمان کشف پرتو ایکس بوسیله رونتگن برمیگردد. سوال مهمی که همه پژوهشگران در این زمینه با آن مواجهاند این است که چه شاخص یا شاخصهایی برای بررسی آثار زیان بار بیولوژیک پرتوهای رادیواکتیو مناسب بوده و در مقابل نوع پرتو و میزان دوز آن حساسیت لازم را دارا است. یکی از روشهای مطالعه در زیست پرتوی، استفاده از آزمون میکرونوکلئوس میباشد. میکرونوکلئوسها پارههای کروموزمی هستند که در فرایند میتوزی به سلولهای دختری منتقل نشده و در سیتوپلاسم مادر باقی میمانند. میزان حساسیت این شاخص (شمارش میکرونوکلئوسها) در مقابل پرتوی گاما تابش شده از 60 Co در این طرح پژوهشی مورد ارزیابی قرار گرفت. در معرض تابش قرار دادن موشهای balb/c باعث افزایش چشمگیر میکرونوکلئوسها در سلولهای پلی کروماتیک اریتروسیت ( PCE ) و نرموکروماتیک اریتروسیت ( NCE ) میگردد، درحالیکه پرتو برروی نسبت این دوگونه سلولی یعنی PCE/PCE+NCE تاثیری ندارد. دوز گامای مورد استفاده دراین پژوهش 5/1 گری بوده است . نتایج بدست آمده نشان داد که آزمون میکرونوکلئوس از حساسیت لازم برای مطالعات زیست پرتوی برخوردار بوده و میتواند به عنوان یک دوزیمتر بیولوژیکی در مقابل پرتو گاما مورد استفاده قرار گیرد و علاوه بر این، در روند تکاملی سلولهای اریتروئیدی در مغز استخوان فمور موش تاثیر گذار نیست.